کارهاي زنبورداري در ماه ارديبهشت


در زنبورداري ارديبهشت ماه معمولا بهترين ماه سال مي باشد چون جمعيت در اين ماه به حداكثر قدرت ساليانه اش رسيده است. البته به شرط اينكه اولا هواي بد ماههاي پيش مانع رشد طبيعي آنها نشده و ثانيا زنبوردار تمام نيازهاي جمعيت را هر يك به موقع خود و به حد كافي برآورده باشد.

در صورت خوب و صحيح كنار آمدن با زنبورها ممكن است جمعيت حتي در اواخر فروردين به حداكثر قدرت ساليانه اش برسد و هر دو طرف همه 10 قابهاي كندو پر از زنبور عسل گردد و به قول معروف (جاي سوزن انداختن برايشان باقي نماند). در اين وقت زمان گرفتن مهمترين تصميم در زندگي جمعيت فرا رسيده است و آن اينكه اطاق عسل را روي كندو بگذارد و به اصطلاح به آن طبقه دوم بدهد.

اطاق عسل اگر نيم طبقه باشد مي توان آن را با شانهاي نيم طبقه پر كرد. براي اين كار نخست روي هر قاب مقداري شربت كه از مخلوط كردن 2 ليتر آب گرم و يك كيلو گرم شكر و يك كيلو عسل تهيه شده پاشيده در نيم طبقه آويزان و نيم طبقه را فوري روي كندو گذاشت. اگر پنجره ملكه در اختيار باشد آن را بين طبقه پايين و اطاق عسل مي گذارند تا ملكه نتواند به اطاق عسل راه يابد.

هرگاه اطاق عسل يك طبقه باشد در اين حال به طريق ديگر عمل مي شود و آن اينكه: سه قاب با لاروهاي سرپوشيده و همه زنبورهايي كه رويشان نشسته اند ولي بدون ملكه به اطاق عسل يعني طبقه بالا و درست بالاي همان شانهائي كه در طبقه پايين شانهاي پر از لارو قرار دارند انتقال مي يابند. آنگاه همه شانهاي طبقه پايين را به يك سمت فشار داده و جاي خالي را با ديواره پر نموده و پنجره ملكه بين دو طبقه گذاشته مي شود. به كندو چه نيم طبقه داده شود و چه يك طبقه كامل روي قابهاي بالا يا زير سقف هميشه يك پارچه كتاني دولا پهن مي نمايند تا به زنبورها در گرم كردن كندويشان كمك شود.

زود گذاشتن اطاق عسل يعني زماني كه هنوز جمعيت به اندازه كافي قوي نشده باشد به زنبورها صدمه مي زند چون : اولا: گرم كردن تمام دو طبقه كندو برايشان مشكل است و باعث كمتر شدن تعداد تخمهائي كه ملكه در روز مي گذارد مي گردد.
ثانيا: در صورت سرد شدن غير منتظره و ناگهاني هوا زنبورها دوباره به خوشه مي روند. در نتيجه تمام لاروئي كه خارج از خوشه قرار دارند از سرما مي ميرند و متعفن مي شوند.

دير گذاشتن آن نيز خود خطائي ديگر مي باشد چه جمعيت به دليل تنگ شدن جا و زياد بودن نسبي تعداد زنبورها خود را براي بچه دادن آماده مي نمايد و بچه دادن هميشه نتيجه اش ضعيف شدن جمعيت است زيرا در اين كار يك جمعيت قوي و بار آور تبديل به دو يا چند جمعيت ضعيف مي گردد كه وظيفه اصلي هر يك از آنها تقويت داخلي خودشان مي باشد و تمام شهد و عسلي را كه مي آورند به ناچار بايد صرف تغذيه خود و لاروهايشان كنند تا قوي گردند و معمولا زماني قوي مي شوند كه ديگر گلي در طبيعت وجود ندارد تا شهدش را به صورت عسل تحويل زنبوردار دهند. بدين طريق ملاحظه مي گردد كه جمعيتي كه بچه داد آن سال عسلي نمي تواند بياورد و اگر هم بياورد مقدارش ناچيز خواهد بود.

هنگام دادن اطاق عسل به كندو ممكن است با شانهائي كه از طبقه پايين به اطاق عسل منتقل شده برحسب اتفاق ملكه نيز به آنجا انتقال يافته باشد. كنترل دقيق در اين زمان كار مشكلي است بخصوص اگر تعداد كندوها مثلا 100 عدد و يا بيشتر باشد كه به وقت خيلي زيادي نياز دارد. براي رفع اين اشكال يك كنترل اطاق عسل 15 روز پس از گذاشتن آن توصيه مي شود.

وجود لاروهاي سرپوشيده در اين تاريخ در اطاق عسل دليل بر بودن ملكه در اطاق عسل است كه بايد آن را پيدا و به طبقه پايين انتقال داد. در اغلب استان هاي مركزي و شمالي كشور ما ارديبهشت ماه زمان بچه دادن جمعيت ها هم هست. زنبوردار بايد ازدياد جمعيت هايش را به همان تعدادي كه در پاييز و زمستان از دست داده محدود كند مگر آنكه خود تصميم به ازدياد جمعيت هاي زنبورستان گرفته باشد.

در بررسي داخلي كندوها اگر به جمعيتي برخورد كه روي شانهايش چند سلول ملكه با لارو و يا سلولهاي ملكه سربسته وجود داشت در اين حال براي جلوگيري از بچه دادن آن جمعيت دير شده و حتما بچه خواهد داد. بهتر است هر چه زودتر از آن يك بچه مصنوعي بگيرد. هرگاه جمعيت را به حال خودش بگذارد پس از چند روز بچه طبيعي خواهد داد. در اينجا بدي كار در اين است كه معلوم نيست آيا بچه طبيعي در زمين يا باغ يا خانه خودش فرود خواهد آمد يا در باغ همسايه كه اغلب همسايه ها حاضر به پس دادن بچه نخواهند شد. با گرفتن بچه مصنوعي اين خطر كاملا رفع مي گردد.

وجود سلول هاي سر باز ملكه تنها زماني معرف ميل جمعيت به بچه دادن است كه داخل آنها لارو هم باشد. ساختن سلول هاي خالي ملكه در روي شانها به هيچ وجه نشان دهنده علاقه اشان به بچه دادن نيست چون اغلب زنبورها به طور غريزي اين كار را مي كنند حتي زمانيكه جمعيت خيلي ضعيف است و كوچكترين استعدادي براي بچه دادن هم ندارند. اگر بچه طبيعي توليد و در نزديكي زنبورستان روي شاخه اي آويزان شده چيزي را كه زنبوردار بايد بداند و به آن عمل كند اينست كه پس از گرفتن آن در سه روز اول به آن نه عسل بدهند و نه اينكه آن را تغذيه كند.

زنبورها هنگام بچه دادن و قبل از خروج از كندو تمام كيسه ذخيره شان را پر از عسل مي نمايند. و اين مقدار عسل براي تغذيه سه روز اولشان كافي است. هرگاه پس از گرفتن بچه به خيال خوش خدمتي و جلب زنبورها فوري شربت يا عسل در اختيار جمعيت گذاشته شود خيلي از مواقع بچه كندو را ترك و فرار مي كند و اين كار خطا است.

يبوست در اين ماه بين زنبورهاي جوان زياد است. بيماري هاي ديگري وجود دارند كه علائمي شبيه يبوست دارند ولي در فروردين و ارديبهشت و اوايل خرداد به محض ديدن علائم مذكور زنبوردار بايد اول به فكر يبوست بيفتد. يبوست بيماري نيست تنها يك عارضه است كه در زنبورهاي جواني كه قادر به پرواز و تهيه آب نيستند. بدليل زياده روي در خوردن گرده هاي گل بوجود مي آيد و بايد با همان روشي كه در فصل بيماري ها گفته شد مبارزه كرد. در صورت ضعيف بودن جمعيت و يا فراموشي كه ملكه بعضي از جمعيت ها تا كنون عوض نشده باشند. هنوز هم موقيعت براي اين كار خوب است مشروط بر اين كه در طبيعت به اندازه كافي شكوفه و گل باشد.

منبع : کتاب زنبور عسل و پرورش آن، دکتر شهرستانی

 

 

    

منبع : کتاب زنبور عسل و پرورش آن، دکتر شهرستانی